بیستم مهر از روزهای بزرگ تاریخ ایران

بیستم مهر مصادف است با تاسيس امپراطوري پهناور پارسيان و ايجاد دولت مرکزي ايران به دست کوروش بزرگ (سيروس = سايرس) در اكتبر سال 559 پيش از ميلاد صورت گرفته بود. وي در اکتبر سال 539 و پس از تصرف شهر بابل که 12 و يا 13 اکتبر صورت گرفت تاسيس امپراتوری (ايران واحد بعلاوه سرزمين هاي متصرفي) را اعلام داشت. (بابل در 90 كيلومتري جنوب بغداد امروز و در كنار فرات و مجاورت شهر حلّه واقع شده و تمامي منطقه بابل تا آشورستان - کردستان عراق امروز - از زمان هخامنشيان تا پايان دوران ساسانيان ساتراپي نهم ايران عنوان داشت). شهر بابل (بابيلون = بابيلو) 12 و يا 13 اکتبر سال 539 پيش از ميلاد به دست ارتش ايرانيان افتاد و کوروش بزرگ وارد آن شهر شد و تحقق آرزوي خودرا كه ايجاد امپراتوري پارسيان بود اعلام داشت و تلاشهاي 20 ساله اش براي تحقق آن را برشمرد. در همين شهر بود كه كوروش يهوديان زنداني دولت بابل را آزاد و حقوق انسان را اعلام كرد كه لوح حاوي متن آن از آن زمان تاكنون باقي مانده است .  در بيستم مهرماه سال 1350 (اكتبر 1971) به مناسبت بيست و پنجمين سده ايجاد دولت مرکزي و بزرگترين كنگره ايران شناسي با شركت تقريبا همه شرق شناسان جهان و مورخان مربوط در ميهن ما گشايش يافت.  در سالروز اعلام تحقق آرزوي كوروش به ايجاد امپراتوري ايران، سران كشورهايي كه در سال 1971 و به مناسبت اين سالروز دعوت شده بودند از آرامگاه كوروش بزرگ بنيادگذار ايران (امپراتوري پارسيان) در پاسارگاد ديدن كردند و كوروش را به عنوان مردي آزاده كه همه انسانهارا داراي حقوق و حيثيت برابر اعلام كرده بود و براي تحقق اين امر در صدد ايجاد دولتي جهاني مركب از ملل مشترك المنافع بر آمده بود ستودند. در همين روز، شاه وقت (پهلوي دوم) در برابر گور كوروش نطقي ايراد كرد كه پاراگرافهاي اول و آخر آن از اين قرارند:
كوروش! شاه بزرگ، شاه شاهان، آزاد مرد آزاد مردان و قهرمان تاريخ ايران و جهان، آسوده بخواب؛ زيرا كه ما بيداريم و همواره بيدار خواهيم ماند!.
24 مهرماه همان سال (سه روز بعد) در تخت جمشيد و با حضور سران دعوت شده، مراسم رژه تاريخ ايران برگزار شد. در اين رژه، سربازان با لباس و تجهيزات هر دوره از تاريخ ايران از برابر مدعوين گذشتند و مراسم، با شرح كامل توسط ايرج گرگين مستقيما از تلويزيون پخش شد.

همچنین در سال 313 شمسی در اینچنین روزی اتفاق بزرگ و میمونی برای تاریخ ایران واقع شد و آن تولد شاعر نامدار ايراني، حكيم "ابوالقاسم فردوسي" در طوس بود ، حكيم ابوالقاسم فردوسي در سال 313 شمسي مصادف با 329 هجري قمري و 940 ميلادي در روستاي "باژ" از ناحيه طابران طوس متولد شد. وي در خانواده‏اي مرفه و ممتاز رشد و نمو كرد و در دوران جواني به تحصيل علوم پرداخت. وي همچنين به ادبيات فارسي و تاريخ و ساير علوم رايج زمان خود آشنايي كافي داشت. آنچه كه از متون مختلف مشخص مي‏شود، او به ایران وپارس عشق و علاقه وافر داشت. اثر جاويدان فردوسي، شاهنامه نام دارد و در شمار بهترين آثار حماسي عالم است. شاهنامه بر اثر نفوذ شديدي كه در ميان طبقات مختلف ايرانيان يافت، در همه ادوار تاريخي بعد از قرن پنجم هجري مورد توجه بود و همه شاعران حماسه گوي ايراني تا قرن اخير تحت تأثير آن بوده ‏اند. فردوسي در حفظ جانب امانت به هنگام نقل مطالب، به كار بردن نهايت مهارت در وصف مناظر طبيعي و ميدان‏هاي جنگ و قهرمانان منظومه خود و نظاير اين‏ها و نيز ذكر مواعظ دلپذير كمال توانايي را نشان داده است. حكيم ابوالقاسم فردوسي سرانجام در سال 393 شمسی برابربا 411  قمري و 1020 ميلادي در هشتاد سالگي درگذشت و در طوس به خاك سپرده شد.
در تاریخ بيستم مهرماه سال 1313 خورشيدي (11 اكتبر 1934) رضا شاه پهلوي ساختمان باشكوه آرامگاه فردوسي را در توس خراسان طي مراسمي با حضور مستشرقين و ايرانشناسان سراسر جهان، اديبان كشور و مقامات فرهنگي و دولتي گشود.
مورخان متفقا «ابوالقاسم فردوسي» را تنها فرد در سراسر تاريخ بشر خوانده اند كه بدون هرگونه چشمداشت، همه عمر خودرا صرف زنده كردن تاريخ وطن خود (ايران)، خصلت هاي نيك هموطنان (ايرانيان) و زبان نياكان (زبان پارسي) و خدمت بي دريغ به شناساندن فرهنگ و تمدن كهن ميهنش كرد و به نوشته مرحوم دكتر رضا زاده شفق، شصت هزاربيت شعر گفت تا شكوه ايران باقي بماند و باعث افتخار و دلگرمي نسلهاي بعد باشد تا بدانند كه چه ميراثي گرانبها و با عظمت برايشان باقي مانده است و با همه توان بكوشند كه اين ميراث همچنان سربلند و بزرگ و عزيز باقي بماند. فردوسي براي به نظم در آوردن تاريخ ايران، اسناد و نامه هاي فراوان خواند كه خود او گفته است:
«بسي رنج بردم بسي نامه (مكتوب و سند) خواندم ـ زگفتار تازي ( اسنادي كه به زبان عربي نوشته شده بود) و از پهلواني (اسنادي كه به پارسي دوران اشكاني و ساساني بود)».
در آن سال به مناسبت هزار ساله شدن فردوسي كه ايرانيان بايد هميشه مرهون زحمات، احساس و عواطف وطندوستانه اش باشند يك هفته در سراسر كشور جشن گرفته شد و بهترين خيابان و ميدان تهران به اسم او نامگذاري گرديد. در شهرهاي ديگر مدارس و تالارها و خيابانها به نام فردوسي نامگذاري شد و بعدا مدارس تازه ساز و دانشگاه، كه اين قدرشناسي ها باز هم براي مردي كه گفت: چو ايران نباشد تن من مباد و ... و «همه سر به سر تن به كشتن دهيم ـ به از آن كه ايران به دشمن دهيم»، كم است. در خيابان تخت جمشيد (طالقاني) تهران زيباترين مدرسه نوبنياد كشور به نام فردوسي نامگذاري شد كه درسالهاي 1350 و 51 در زمين اضافي آن اداره كل آموزش و پرورش تهران بنا گرديد.
 
دیگر فاخره این روز، گرامیداشت شمس الدین محمد حافظ ملقب به خواجه حافظ شیرازی و مشهور به لسان الغیب از مشهورترین شعرای تاریخ ایران زمین و جهان است که تا نام ایران زنده و پا برجاست نام وی نیز جاودان خواهد بود . با وجود شهرت والای این شاعران گران مایه در خصوص دوران زندگی حافظ بویژه زمان به دنیا آمدن او اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی در حدود سال 726 ه.ق در شهر شیراز به دنیا آمد است . اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش بهاء الدین نام داشته و در دوره سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده است. شمس الدین از دوران طفولیت به مکتب و مدرسه روی آوردو آموخت سپری نمودن علوم و معلومات معمول زمان خویش به محضر علما و فضلای زادگاهش شتافت و از این بزرگان بویژه قوام الدین عبدا... بهره ها گرفت.

هیچ نظری موجود نیست: